حضرت محمد (ص) در اوایل دوره رسالت خود با دشمنی و خصومت عدهای از مردم مواجه بود. قبیله قریش که از قدرت و نفوذ زیادی برخوردار بودند، به او تهمتهای ناروا میزدند و با او بدرفتاری میکردند. حتی کودکان به دنبال حضرت میدویدند و به او سنگ میزدند.
ابوطالب، عموی گرامی آن حضرت، به محمد (ص) گفت: «برادرزاده عزیزم، قبیله قریش که قویترین قبیله در سرزمین عربستان است، تشنه خون توست. چرا از تبلیغ دینت دست برنمیداری و دوباره به دنبال تجارت نمیروی؟»
حضرت محمد (ص) با مهربانی و قاطعیت به عموی گرامی خود فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارند، هرگز دست از دعوت الهی خود برنخواهم داشت! خداوند در این راه یار و یاور من خواهد بود».
نظرات شما عزیزان: